logomain
Search
Close this search box.
Search
Close this search box.
طاهره بانوی شاعر سنت شکن تاریخ ایران

عنوان اپیزود:

اپیزود 25 – طاهره بانوی شاعر سنت شکن تاریخ ایران

شماره اپیزود:

گوینده:

مارال پژاوند

درباره اپیزود:

درود و مهر
من مارال پژاوند هستم با پادکست زن در قاب تاریخ
و این قسمت هفتم از پادکست زنان ادیب ایران زمینه با نقش آفرینی طاهره
در پادکست زنان ادیب ایران زمین با زنانی آشنا میشیم که نماد و الگویی هستند از زنانیکه از درون جوشیدند. سرود خودشون رو سر دادن و از دل تمام نابرابری‌های جنسیتی راهی برای ابراز وجود پیدا کردن اما اغلب در گوشه و کنار تاریخ گم شدن، در سایه موندن ، در انزوا فراموش شدن و یا اون طوری که شایسته است نامی از اونها برده نشده . زنانی که با لالایی های مادرانه و قصه هایی که نسل به نسل به اونها رسیده بود؛ به دنیای ادبیات پا گذاشتن ، تا بالاخره با همه گیری آموزش خوندن و نوشتن ، به امروزی برسم که زنان در تمام عرصه ها ی فرهنگی،هنری، ادبی، سیاسی و اجتماعی حضوری چشمگیر ، پررنگ و اثرگذار دارن.
اسپانسر این مجموعه هیچ کسی غیر از خود شما نیست. از شما نازنینان میخوام در صورتیکه این روایت به گوش جانتون نشست صدای من باشید و زن در قاب تاریخ رو به دوستان و عزیزانتون معرفی کنید.

داستان امروز من درباره ی بانویی ادیب، سخنور، خردمند، مبارز و جسور اما تندروعه به نام طاهره که ورای دوره و زمانه ی بسته، حرکت کرد ، علیرغم کنایات و اتهامات ، شعر سرود ،اعتقادات متجدّدانه ای رو بیان کرد و نوشت .. او با برداشتن روبنده که خودش نمایشی از کشف حجاب در اون روزگار بود، نقش و جایگاه دینی و جنسیتی زن رو به چالش کشید.
درست یا اشتباه بودن حرکت مذهبی و سیاسی طاهره که در کل تاریخ ادیان بی سابقه بود؛ چیزی نیست که دلیلی باشه تا یک قسمت از پادکست زنان در قاب تاریخ رو به خودش اختصاص بده که بررسی و کندوکاو در این موضوع رو به علاقمندی خود شما عزیزان می سپرم .
اما اونچه من رو مجاب کرد تا در پادکست زنان ادیب ایران زمین،طاهره به عنوان زنی شاعره، نویسنده و صاحب‌نظر بیارم، هوش ، دانش و قریحه ی ادبی یک زن در دوره و زمانه ی آن عهد ایران که در خواندن جز قرآن و نه در نوشتن جز در خانواده های خاص نمیشد پیشرفت کرد، طاهره بالید و احساساتش رو در قالب شعر ابراز کرد که خب متاسفانه با جذب شدن او به آیینی جدید به نام بابیت که خانواده وحکومت و بعدتر دسته ای از طرفداران دیانت باب هم اون رو غیر قابل پذیرش میدونستند ،همه ی این استعدادها تحت الشعاع قرار گرفت و نادیده گرفته شد.

خب بریم تا کمی از زندگی طاهره، تولد وپایان تلخ زندگی اش براتون روایت کنم.
فاطمه برغانی قزوینی با لقبهای ام سلمه که نام مادر بزرگش بود ولقب زرین تاج که به جهت هوش بالا به او اطلاق میشد و در نهایت مشهور به طاهره قرة العین که از طرف سید کاظم رشتی از رهبران دیانت باب این لقب به او داده شده بود. دختری فاضل و عالم که از مادر و پدری فرهیخته، مجتهد و صاحب نام در میان علما ، در قزوین به دنیا اومد. فقه ، اصول ، کلام و ادبیات عرب رو نزد پدرش یاد گرفت.
پدری که مدرسه ی صالحیه رو در قزوین بنا کرد که از سراسر شمال کشور برای تحصیل علوم دینی به این مدرسه می اومدند و به واسطه ی تالیف حدود ۳۰۰ کتاب دینی و تفسیر قرآن، در میان مردمان قزوین مرجعیت داشت.
خب طبیعی بود که طاهره به نسبت زنان محدود هم عصر خودش، امکانات تحصیل و رشد بسیار بیشتری داشت .بنابراین زنی تحصیلکرده و پر از کمالات با ذوق فقهی و ادبی نظیر مادرش آمنه خانم بود. مادری خوش قریحه که تدریس دین میکرد و شعر می‌سرود . از آمنه خانم قصیده ای بلند بالغ بر ۴۸۰ بیت از زبان بانوی پرستار اسلام حضرت زینب در واقعه ی کربلا باقی مونده.

طاهره هم به تبع چنین مادر فاضل و ادب دوستی ، نبوغ دینی و ادبی داشت و آثار قلمی متعدد از شعر و نثر (مقاله و نامه) از او باقی مونده. یکی از اشعار معروفی که البته در انتساب این شعر به طاهره نظرات متفاوتی هست رو براتون بخونم:
گر به تو افتدم نظر ،چهره به چهره روبه‌رو
شرح دهم غم تو را ،نکته به نکته ، مو به مو
از پی دیدن رخت، همچو صبا فتاده ام
خانه به خانه ، در به در، کوچه به کوچه ، کو به کو
مهر تو را دل حزین، بافته بر قماش جان
رشته به رشته ، نخ به نخ،تار به تار ، پو به پو
می‌رود از فراق تو، خون دل از دو دیده ام
دجله به دجله ، یم به یم، چشمه به چشمه ، جو به جو

طاهره در نوجوانی و علیرغم میلش به همسری پسرعموی خود دراومد. ازدواجی که حاصل اون تولد سه فرزند ، یک دختر و دو پسر بود. عموی او محمد تقی ، از علما و امام جمعه ی قزوین بود که قطعا این سمت بعد پدر به پسر میرسید‌. طاهره به همراه همسر به مدت ۱۳ سال به کربلا عزیمت کرد و به ادامه ی تحصیلات در علوم فقهی و دینی پرداخت.
بعد از بازگشت به ایران ،طاهره به دلیل گرایش به دیانت باب و اختلافات شدیدی که با همسرو خانواده‌اش پیدا کرد، از اونها جدا شد و مسیر زندگی اش را به سمت تدریس و تبلیغ دیانت جدید تغییر داد. شعر عرفانی دینی زیر ، بیان شاعرانه و جسورانه ای است از طاهره در دعوت به دیانت نوآورانه و مورد تایید او.

ای عاشقان ای عاشقان، شد آشکارا، وجه حق
رفع ججب گردید هان از گوهر رب الفلق
خیزید کاین دم با بها، ظاهر شده وجه خدا
بنگر به صد لطف و صفا، آن روی روشن چون شفق
آمد زمان راستی ، کژی شد اندر کاستی
آن شد که آن میخواستی از عدل و قانون و نسق
اون حادثه ای که منجر به دستگیری و اعدام طاهره و افزایش نگرانی در میان حکومتیان و علما شد، در ظاهر اتهام به قتل عمو و در واقع پدر شوهر سابقش بود اما به واقع جز بیان متجددانه ی او و اعلام دیانت جدید و برداشتن رو بند از صورتش حین سخنرانی در میان طرفداران باب بود ، که حتی خود آنها را هم شوکه کرد.

طاهره در نهایت بعد از حدود یکسال زندگی مخفیانه دستگیر و در حبس خانه گی به سر برد‌ . در این مدت تقاضای ملاقات با ناصر الدین شاه را داشت و شاه نیز مایل به ازدواج با او بود که البته میسر نشد و طاهره این شعر را در پاسخ به خواستگاری شاه می سرایه و برایش میفرستد:
تو و ملک و جاه سکندری
من و رسم و راه قلندری
اگر آن نکوست، تو در خوری
اگر این بد است ، مرا سزا

در نهایت طاهره با حکم دربار ناصری به مرگ محکوم شد. اون رو خفه کرده و در چاهی انداختند.
بله شاید بشه طاهره رو یکی از جنجال برانگیزترین زنان در طول تاریخ ایران از دوره ی قاجار تا امروز دونست که افراط و تفریط های زیادی در روایت زندگی و ایدئولوژی او از جانب موافقان و مخالفان صورت گرفت اما آنچه که غیر قابل انکار، حقیقتیه از تلاش‌های یک زن برای ابراز وجود و سهمی که مصرانه تلاش کرد از بودن تا شدن؟ داشته باشد.
سپاس که من رو تا پایان همراهی کردید. بدرود

منابع:
یوتیوب

BLACK

زمان باقی مانده تا شروع تخفیف بلک فرایدی روی پکیج‌های اشتراکی

روز
ساعت
دقیقه
ثانیه
black2