logomain
Search
Close this search box.
Search
Close this search box.
سیمین دانشور

عنوان اپیزود:

اپیزود 28 – سیمین دانشور نخستین بانوی داستان‌نویس ایران

شماره اپیزود:

گوینده:

مارال پژاوند

درباره اپیزود:

و این قسمت یازدهم از پادکست زنان ادیب ایران زمینه با نقش آفرینی سیمین دانشور نخستین بانوی داستان‌نویس ایران.

در پادکست زنان ادیب ایران زمین با زنانی آشنا میشیم که نماد و الگویی هستند از زنانیکه از درون جوشیدند، سرود خودشون رو سر دادن و از دل تمام نابرابری‌های جنسیتی راهی برای ابراز وجود پیدا کردن. اما اغلب در گوشه و کنار تاریخ گم شدن، در سایه موندن ، در انزوا فراموش شدن و یا اون طوری که شایسته است نامی از اونها برده نشده . زنانی که با لالایی های مادرانه و قصه هایی که نسل به نسل به اونها رسیده بود؛ به دنیای ادبیات پا گذاشتن ، تا بالاخره با همه گیری آموزش خوندن و نوشتن ، به امروزی برسم که زنان در تمام عرصه ها ی فرهنگی،هنری، ادبی، سیاسی و اجتماعی حضوری چشمگیر ، پررنگ و اثرگذار دارن.
اسپانسر این مجموعه هیچ کسی غیر از خود شما نیست. از شما نازنینان میخوام در صورتیکه این روایت به گوش جانتون نشست صدای من باشید و زن در قاب تاریخ رو به دوستان و عزیزانتون معرفی کنید.

داستان امروز ما درباره ی اولین بانوی نویسنده ای که یه صورت حرفه ای به زبان پارسی داستان نوشت و با رمانهای تاثیرگذارش ،خلاء نبود یک بانوی داستان نویس در ایران رو پر کرد و الگویی شد از جرات و جسارت تا باقی زنان هم ، ذوق و استعداد نهفته ی خودشون رو آزمایش کنند.
سیمین دانشور . متولد هشتم اردیبهشت ۱۳۰۰ در شیراز. در خانواده ای فرهیخته، از پدری پزشک به نام محمد علی و مادری نقاش و فرهنگی که مدیر هنرستان دخترانه بود، به دنیا اومد. دوران دبستان و همینطور دبیرستان رو در مدرسه ی انگلیسی زبان مهرآیین ، گذروند.

سیمین باهوش و درسخوان داستان ما که به ‌شدت علاقمند به کتابخوانی بود ، بعد از مدرسه ساعاتی از روز رو به خوندن کتاب در کتابخانه ی شخصی پدر میگذروند. تو کتابخونه ای که پر بود از کتابها و آثار شعرا و نویسندگان به روز ایران و جهان . اینطوری بود که سیمین با ادبیات ایران وجهان آشنا شد و تونست اولین مقاله اش رو در ۱۶ سالگی به نام زمستان بی شباهت به زندگی ما نیست، رو بنویسه و اون رو در نشریه ی محلی چاپ کنه. .سیمین حتی رتبه ی اول کشوری در آزمون نهایی دیپلم رو کسب کرد .
بله سیمین عاشق ادبیات شده بود. پس در رشته ی زبان و ادبیات فارسی در دانشکده ی ادبیات دانشگاه تهران مشغول به تحصیل شد . او تا مقطع دکتری هم پیش رفت. در حین تحصیل و علیرغم عدم نیاز مالی ، تصمیم به کار کردن گرفت.
سیمین تجربه ی کار در رادیو با عنوان معاون اداره ی تبلیغات خارجی و نویسندگی مقاله در روزنامه ی ایران و نشریات مختلف ،و حتی به عنوان مترجم رو در رزومه ی کاری خودش داشت.
در روزنامه بود که به توصیه ی مرتضی کیوان که شاعر و روزنامه نگار هم عصر خودش بود، شروع به جمع آوری نوشته هاش و در واقع داستان‌ها ی پراکنده اش کرد واولین کتاب خودش رو و درواقع اولین کتاب داستان به قلم بانویی ایرانی رو با عنوان آتش خاموش به چاپ رسوند.
سیمین یکسال بعد از گرفتن مدرک دکتراش، در مسیر رفتن به شیراز و در اتوبوس با جلال آل‌احمد نویسنده و فعال اجتماعی آشنا شد و کمی بعد با همدیگه ازدواج کردن. زندگی مشترک این زن و شوهر نویسنده ی مردمی که هر کدوم به تنهایی در جریانات ادبی معاصر ایران در حوزه ی داستان‌نویسی موثرو یکه‌تاز بودند و نخستین نقادان همدیگه ، باعث نشد که بر شیوه ی نگارش هم تاثیری بگذارند.
حتی سیمین که بورسیه ی دانشگاه استنفورد رو دریافت کرد و برای تحصیل در رشته ی زیبایی شناسی به آمریکا رفت، جلال او رو همراهی نکرد . سیمین در این دانشگاه داستان‌نویسی و مدرن‌ترین تکنیک‌ها و شیوه های نوشتاری داستان روایی رو آموخت .

بعد از ۳ سال به ایران اومد در دانشگاه و مدارس مشغول تدریس شد که به مدت ۲۰ سال هم به تدریس خودش ادامه داد. او و جلال با جمعی از نویسندگان دگر انديش ایران یعنی ۴۹ نفر، نظیر محمد سپانلو، بهرام بیضایی و داریوش عاشوری، کانون نویسندگان را با هدف ترویج آزادی بیان و لغو سانسور ادبی تاسیس و به عضویت اون درآمدند.
شاید معروفترین و موندگارترین رمانی که از سیمین به جا مونده و در رده ی پرفروش ترین آثار ادبی معاصر قرار داره ، رمان سووشون سیمین باشه که به بسیاری زبانهای زنده ی دنیا ترجمه شده .
کتابی با نگاه اعتراضی انتقادی به اوضاع سیاسی و اجتماعی جامعه، که البته به زبانی ساده نوشته شده و وجوه مختلف حقیقت در اون موج میزنه به شکلی که فهم توده ی مردم رو هم ارضا کنه و سیمین این سبک نوشتاری رو مناسبتر با درک مردم ایران میدونست تا سبک‌های انتزاعی.
متاسفانه دو ماه بعد از انتشار این کتاب، سیمین ، همراهی جلال رو که گفته شده به سکته قلبی در ۴۹ سالگی درگذشت، از دست داد. او در کتابی که به نام و یاد جلال آل احمد یه نام غروب جلال نوشت، گفت:
” زیبا مرد. همانگونه که زیبا زندگی کرده بود و شتابزده مرد. عین فرو مردن یک چراغ و در میان مردم معمولی که دوستشان داشت و سنگشان را به سینه میزد.
ودر جایی دیگه نوشت: حالا میفهمم که چرا در این همه سال که باهم بودیم، آنهمه شتاب داشت. پیداست که می‌دانست فرصت کوتاه است‌، پس شتاب داشت که بخواند و بیاموزد و لمس کند و تجربه کند و بسازد و ثبت کند و جام هر لحظه را پر و پیمان بنوشد.
سیمین بعد از جلال تا بیشتر از ۴۰ سال دیگرهم زیست، نوشت و به فعالیت‌های ادبی و آزادیخواهانه ی خودش ادامه داد. در نهایت در ۹۰ سالگی بر اثر کهولت سن و ابتلا به بیماری آنفولانزا از دنیا رفت.

بله سیمین پر کار و پر تلاش داستان ما همواره در تلاش بود که بشری رو که به گفته ی خودش همواره در پی یک جامعه ی ایده آلی و تعالی شخصی بوده و به وضعیت موجود شک میکرد رو با کتاب‌های خودش همراهی و هدایت کنه. او نمادی از تمام زنان مستقل و آزاد اندیش در ایرانه که آگاهی می‌بخشند و دنیا رو به جای بهتری تبدیل می‌کنند.
در پایان این اپیزود ، شما بانوان توانای سرزمینم رو دعوت میکنم تا به جمع زنان خودساخته ی سیمرغ بپیوندید، اگرهنری ،استعداد و ذوقی در خود سراغ دارید که قطعا دارید به سایت simorghacademy.com آوای صلح سری بزنید و متناسب با نیازخودتون از این پلتفرم بزرگ آموزشی بهره ببرید که هر کس به قدر بضاعت خودش از این دریای آگاهی خواهد نوشید‌.
سپاس که من رو تا پایان همراهی کردید. بدرود

منابع
منبع یک
منبع دو

BLACK

زمان باقی مانده تا شروع تخفیف بلک فرایدی روی پکیج‌های اشتراکی

روز
ساعت
دقیقه
ثانیه
black2