نکات مثبت و منفی هوش هیجانی شاید اگر بخواهیم با جزئیات و ریزبینی به آن بنگریم بسیار زیاد باشد.
تا همین چند دهه قبل، افراد زیادی، در مورد هوش هیجانی نشنیده بودند. روانشناسان همیشه گمان میکردند که هوش هیجانی نقشی کلیدی در رفتار انسان ایفا میکند و تا زمانی که مطالعات بیشتری برای تأیید کار فروید در مورد آن انجام شد، هوش هیجانی کشف نشده باقی ماند. اما به لطف نقش محوری زیگموند فروید و دیگران و چالش مهم برقراری ارتباط، امروزه دیگر اینگونه نیست و هوش احساسی، هیجانی، در حوزههای مختلف روانشناسی و روانپزشکی مورد مطالعه و تحقیق قرا گرفته است و همه از اهمیت و ضرورت و راههای افزایش آن صحبت میکنند.
هوش هیجانی به تعبیری داشتن بلوغ و آگاهی احساسی فرد از خود و دیگران است همان مجموعه مهارتها و تواناییهای فرد برای تشخیص، درک و مدیریت هیجانات و سازگاری و حل مسئله در ارتباطات اجتماعی
این هوش در کسانی که نمیتوانند نه بگویند و اغلب تحت فرمایش دیگران قرار میگیرند، کسانی که نه آگاهی بهحق خود دارند و نه رفتار جراتمندانه را بلد هستند، افرادی که با واقعیتها کنار نمیآیند و در پی انکار، در رؤیاهای خود به سر میبرند و مسئولیتپذیری را بلد نیستند و مدام در روابط و موقعیتهای مختلف اشتباهات مکرری را مرتکب میشوند و همینطور افرادی که از طرد شدن و شکست هراسان هستند، وجود ندارد. بنابراین اینگونه افراد از هوش عاطفی هیجانی خود بهرهایی نمیبرند.
در وهلهی اول، خانههایی که در آن رشد یافتهایم، محیط آموزشی و معلمین ما و اجتماعی که در آن بزرگ شدهایم مهد شکلگیری و پرورش یا عدم پرورش این هوش در هر فرد است. مسائل و محدودیتهای محیط آموزشی و اجتماعی ناسالم هوش هیجانی انسانها را خاموش و آنها را بیحس و سرخورده میکند.
در درک اهمیت و جایگاهی که داشتن این بهرهی هوشی میتواند در موفقیت انسانها داشته باشد امروزه بسیاری از سازمانها و شرکتها در سراسر دنیا، اغلب از تستهای این نوع هوش برای تمامی متقاضیان کار بهره گرفته تا بررسی کنند که آیا آنها برای شرکتشان مناسب هستند یا خیر.
وقت آن است که نگاه دقیقتری به این موضوع در ابعاد وسیعتر داشته باشیم.
نکات مثبت هوش هیجانی
به راحتی آموخته میشود
خوبی هوش هیجانی این است که ما میتوانیم آن را به راحتی دریافت کنیم. این یک صفت ژنتیکی نیست و با کمی زمان و تلاش باید بتوانیم این ویژگی را کسب کنیم. البته ظرفیتهای مختلف در انسانها وجود دارد. برخی ممکن است آن را سریعتر تشخیص دهند، اما این اغلب نتیجه رشد دوران کودکی آنها و تأثیرات مختلفی است که به شکلگیری شخصیت آنها کمک کرده است. به عنوان مثال، احتمال اینکه کودکی که از طبقه متوسط است از هوش بهتری نسبت به کودکان یتیم برخوردار باشد، بیشتر بوده و توسعهی این هوش ، آسانتر است. یعنی کودکی که در کشوری با سطح بالای رفاه و امنیت فرهنگی، سیاسی و اجتماعی متولد شده است در مقایسه با کودکی که در کشوری در حال جنگ و با سیاستهای مستبدانه و دیکتاتوری و مشکلات اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی مواجه بوده ، از سطح هوش هیجانی مناسب و رو به رشدی، برخوردار است.
رفتارهای مخرب را کاهش میدهد
هوش هیجانی خوب اغلب ما را ملزم میکند که نسبت به دیگران تأکید و توجه و انعطاف داشته باشیم. میتوان گفت که همدلی بخش مهمی از هوش هیجانی است و بنابراین، شانس هر فردی با هوش هیجانی خوب در هر رفتار خود تخریبی بسیار کم است. این بدان معنا نیست که افرادی که در هوش هیجانی ضعف دارند در رفتارهای خود ویرانگر شرکت میکنند، بلکه به این معنی است که درک احساسات دیگران و تنها عمل مشاهدهی آنها از منظری همدلانه، اغلب از انجام اعمال بسیار مخرب مانند قلدری جلوگیری میکند.
با وجود این هوش تعاملات اجتماعی افزایش مییابد
با هوش هیجانی معقول، باید بتوانید با دیگران ارتباط بهتری برقرار کنید. شما باید بتوانید شرایط و مسائل را از دیدگاه آنها ببینید و در نتیجه هوش بهتری در مورد نحوه عملکرد آن شخص در شرایط خاص ایجاد کنید. اما تنها چیزی که میتوانید روی آن حساب کنید علاوه بر هنر حفظ ارتباط ، افزایش تعامل اجتماعی با دیگران است و افرای که از هوش بالایی برخوردار هستند، در دوستیابی هدفمند یعنی هدایت مسیر فکری افراد در جهتی که میخواهند، مهارت دارند.
نکات منفی هوش هیجانی
دستکاری
احساسات چیزی است که ما برای ارتباط با دیگران و موقعیتهای مشابه استفاده میکنیم و هر احساس محرک یا محرکهایی دارد که باعث میشوند که هر فرد رفتار خاصی را از خود ، بروز بدهد. دقیقاً به دلیل خاصیت درک همدلانه و رفتار مبتنی بر اخلاق و وجدان اجتماعی هوش هیجانی ،میتوانیم به راحتی توسط دیگران دستکاری شویم. به عنوان مثال، اکثر کلاهبرداران در جهان در هوش هیجانی و در تعیین همان هوش هیجانی در دیگران مهارت بالایی دارند. در نتیجه، آنها میتوانند از این همدلی بهره ببرند و در این فرآیند، تقلب را کامل کنند. واقعیت این است که اگرچه حفظ این هوش ضروری است، اما خودکنترلی مهمترین اصل در مسیر تقویت هوش هیجانی است که میتواند ما را در برابر دستکاری دیگران محافظت کند.
مهارتهای تفکر انتقادی را محدود میکند
یکی از معایب توسعه هوش هیجانی این است که مهارتهای تفکر انتقادی شما را محدود میکند. به عبارت دیگر، همانطور که از احساسات خود برای ارتباط با شخص دیگر استفاده میکنید، به طور پیشفرض مهارتهای تفکر انتقادی خود را خاموش میکنید که بتوانید احساسات خود را کنترل و مدیریت کنید و این میتواند در هنگام تصمیمگیریهای مهم یک نقص باشد. با علم به اینکه داشتن هوش هیجانی بالا و درک همدلانه منافاتی با رفتار قاطع و جراتمندانه ندارد، میتوان در روابط مختلف ، تفکر نقادانه را هوشمندانه به کار بست.
وقتگیر است
اگر هوش هیجانی ضعیفی برای شروع دارید، مهم است که در اولین فرصت به همان اندازه این نوع هوش را توسعه دهید، زیرا هوش هیجانی خوب اغلب در ریشه بیشتر تعاملات اجتماعیتان نهفته است. اما نقطهضعف آن این است که مسیر توسعه و تقویت این هوش تا پایان عمر شما ادامه دارد و پایداری شما با مشاهده، دقت و تمرین میتواند شما را در این مسير پویا نگه دارد. با داشتن خانهای شاد و رشد سالم، دلیلی وجود ندارد که به هوش هیجانی لازم برای کمک به شما در تعاملات مختلف اجتماعی مجهز نباشید.
سخن آخر
اینها برخی از اثرات و نکات مثبت و منفی هوش هیجانی است. در حالی که تعدادی از شرکت ها و سازمان ها به این موضوع توجه میکنند و ضرورت آن به اثبات رسیده است اما هوش هیجانی هنوز به عنوان یک معیار از پیش تعریف شده برای اکثر سازمانها پذیرفته نشده است. بنابراین دفعه بعد که با فردی پراسترس روبرو شدید، ممکن است بخواهید از این هوش استفاده کنید، با آن شخص ارتباط برقرار کنید و در این فرآیند به او کمک کنید. لطفاً تمام تأثیرات و نکات مثبت و منفی هوش هیجانی که ذکر شده را در نظر داشته باشید، همان را مرور کنید تا بتوانید از تأثیرات منفی آن جلوگیری کنید و در این فرآیند زندگی غنیتری داشته باشید.
دوره های آکادمی سیمرغ می توانند شما را در بهبود و روند افزایش هوش هیجانی و استفاده آن در مسیر درست شما را راهنمایی کنند.
شما می توانید جهت دریافت اطلاعات بیشتر درباره هر یک از دوره های ارائه شده با کارشناسان فروش ما تماس بگیرید.