زندگی هدفمند، بهترین راه تجربه شادی و رضایت واقعی است. منظور انجام کارهایی ست که به شما فرصت می دهد از توانایی ها و استعدادهای منحصر به فرد خود استفاده کنید و در کنار لذت و حس مثبتی که از انجام کارها و فعالیت های مورد علاقه خود تجربه می کنید، تأثیر مثبتی هم بر دنیای اطراف خود بگذارید.
این چیزی ست که به شما امکان می دهد در زندگی روزمره خود معنا بسازید و از هر کاری که انجام می دهید احساس رضایت داشته باشید. البته برای اکثر افراد رؤیا پردازی در مورد اهداف و خواسته هایشان از زندگی، آسان تر از تلاش برای داشتن یک زندگی هدفمند و تعیین هدف در زندگی است.
اگر مدتی ست که از زندگی خود احساس رضایت نمی کنید اگر اهداف خود را به فراموشی سپرده اید و بیهوده روزها را سپری می کنید و اگر از آن دسته افرادی هستید که می خواهید برای برخورداری از یک زندگی کامل و کشف هدف زندگی تلاش کنید، در هر صورت این مقاله مناسب شما خواهد بود. در این مقاله با هدف از زندگی، راه های دستیابی به زندگی شاد و کامل و روش صحیح تعیین هدف و دستیابی به آن آشنا خواهید شد.
هدف از زندگی چیست؟
آیا تا به حال در اتاقی تاریک و بدون نور از خواب بیدار شده اید؟ آیا در این شرایط می توانید کار مثبت و ارزشمندی انجام دهید؟ زندگی بدون داشتن هدف نیز همین گونه است. اکثر افراد به این شکل زندگی می کنند اما برای داشتن یک زندگی معنادار باید هدف خود را تعیین کنید.
هدف زندگی چیست؟ قرن هاست که فیلسوفان و دانشمندان به دنبال پاسخ این سوال بوده اند و در مورد آن نظرات مختلفی ارائه کرده اند. در این مقاله قصد نداریم دیدگاه فیلسوفان در رابطه با هدف زندگی را بیان کنیم. آنچه برای ما مهم است هدف شما در زندگی ست.
هدف شما از زندگی مانند اثر انگشت شما منحصر به فرد است. همه ما دارای استعدادها، تجربیات، مهارت ها و علایق مختلفی هستیم و به دلیل خاصی بر روی این کره خاکی قرار گرفته ایم. همه ما مهارت ها و تجربیات منحصر به فرد خود را داریم و وقتی از آن ها در راستای ایجاد تأثیر مثبت استفاده می کنیم در آن زمان است که هدف خود را زندگی کرده ایم.
چرا داشتن زندگی هدفمند مهم است؟
شما بی هدف این مقاله را برای مطالعه انتخاب نکرده اید. کنجکاوی وعلاقه شما باعث شده است که الان اینجا باشید. در ظاهر انتخاب این مطلب و کلیک بر روی آن یک اقدام تصادفی بود. اما در حقیقت ذهن شما این گونه کار نمی کند. بنشینید و به مسیری که شما را به این نقطه رسانده است فکر کنید.
- چه چیزی باعث شده است که بخواهید در مورد زندگی هدفمند بیشتر بدانید؟
- چه چیزی ذهن شما را برای توجه به این موضوع کنجکاو کرد؟
- چه چیزهایی در زندگی تان وجود دارند که دیگر آن ها را هیجان انگیز نمی دانید؟
- اخیراً چه چیزهایی باعث شادی در زندگی تان شده است؟
در اینجا دلایلی وجود دارد که به شما بگوید چرا لازم است برای زندگی خود هدف مشخصی داشته باشید.
داشتن هدف، زندگی را معنادار می کند
هدف شما دلیلی ست که هر روز صبح از خواب بیدار می شوید. زندگی بدون هدف مشخص می تواند خسته کننده و بی معنی باشد. هنگامی که هدف خود را پیدا کردید، شروع به جذب چیزهایی خواهید کرد که همیشه در زندگی طالب آن بودید. به یاد داشته باشید که همه چیز از درون شروع می شود. دنیای بیرونی شما بازتاب روشنی از دنیای درون شماست.
درک عمیق تری از خود خواهید داشت
همه ما فکر می کنیم که خودمان را می شناسیم. اما تنها تعداد کمی از ما به شناخت و درک عمیق تری از خود رسیده ایم. خودشناسی به شما کمک خواهد کرد اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید و کیفیت زندگی خود را بهبود ببخشید. هنگامی که برای رسیدن به هدف واقعی خود تلاش می کنید به ویژگی ها، مهارت و استعدادهای پنهان خود پی خواهید برد و در نهایت آن ها را کشف می کنید.
به سلامت جسمی و روحی شما کمک خواهد کرد
داشتن یک زندگی هدفمند و معنادار به سلامت جسمی و روحی شما کمک خواهد کرد و همچنین خطر ابتلا به بیماری های مزمن را کاهش می دهد. مطالعات متعدد نشان داده اند که داشتن هدف در زندگی حتی می تواند طول عمر انسان را نیز افزایش دهد.
کشف هدف
یک دفتر اهداف تهیه کنید
نوشتن مهم ترین و اولین قدم برای تعیین و کشف هدف در زندگی تان است. یک دفتر جهت نوشتن اهداف تان تهیه کنید و در آن افکار، علایق، اهداف و رویاهایتان را بنویسید. نگران نباشید که نوشته شما چگونه به نظر می رسد یا آرزوهایتان غیر واقعی هستند. این دفتر تنها مخصوص شماست و هیچ کس دیگری آن را نخواهد خواند. مهم این است که کاملاً شفاف و صادقانه خواسته هایتان را بنویسید.
به این سؤالات پاسخ دهید
برای اینکه بتوانید هدف تان را به درستی مشخص کنید لازم است به جزییات بیشتری توجه داشته باشید و با طرح پرسش های مختلف از خود، اهداف و خواسته هایتان را ارزیابی کنید. برخی از سوالاتی که باید در نظر گرفته شوند عبارتند از:
- چه زمانی در زندگی خود شادترین بوده اید؟
- چه چیزی باعث شده است که واقعاً به خودتان افتخار کنید؟
- چه ویژگی هایی را در افراد دیگر بیشتر تحسین می کنید؟
- چه چیزی باعث می شود واقعاً احساس سرزندگی و انرژی کنید؟
- در حال حاضر چقدر احساس شادی می کنید؟
- اگر برای زندگی کردن فقط یک هفته فرصت داشتید، چگونه آن هفته را سپری می کردید؟
- اگر می توانستید یک چیز را در جهان تغییر دهید، آن چه بود؟
- چه تغییری می تواند زندگی شما را شادتر کند؟
رسالت فردی خود را پیدا کنید
هر فردی که قدم در این دنیای خاکی می گذارد، یک دلیل، حکمت، هدف یا به عبارت کامل تر رسالتی دارد. آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که هدف شما از بودن در این دنیا چیست یا اینکه برای انجام چه ماموریتی پا به این دنیا گذاشته اید؟
رسالت توسط خود فرد تعیین می شود و یک اثر کاملاً منحصر به فرد است. در واقع می توان گفت رسالت یک نوع هدف معنوی به شمار می آید و معمولاً به منظور کمک به همنوعان و ایجاد یک اثر ماندگار از خود شکل می گیرد.
در قدم بعدی لازم است رسالت شخصی خود را پیدا کنید. کشف رسالت شخصی به شما کمک می کند تا بدانید برای چه کاری به این دنیا آمده اید و مأموریت شما چیست و در نهایت با کشف رسالت خود می توانید یک هدفگذاری مطمئن داشته باشید. این سؤالات به شما کمک خواهند کرد تا با رسالت خود در زندگی آشنا شوید.
- اطرافیان شما را با چه ویژگی هایی می شناسند و چه کاری را به بهترین نحو انجام می دهید؟
- از انجام چه کارهایی لذت می برید؟
- اوقات فراغت خود را چگونه سپری می کنید؟
- دوست دارید پس از مرگ تان، دیگران چگونه شما را یاد کنند یا چه چیزی از خود باقی بگذارید؟
- اگر محدودیتی نداشتید چه شغل و سبک زندگی را انتخاب می کردید؟
- دوست دارید جای کدام قهرمان یا شخصیت داستانی باشید؟
- دوست دارید پایان داستان زندگی شما چگونه باشد؟
فهرستی از علایق خود تهیه کنید
لیستی از علایق خود تهیه کنید. علایق شما می تواند مربوط به کار یا زندگی شخصی شما باشد. به این نکته توجه داشته باشید که تنها کارهایی که از انجام دادن آن ها واقعاً لذت می برید را یادداشت کنید.
شادی خود را پیدا کنید
منظور از شادی چیزی فراتر از علایق شما است. برای یافتن شادی خود، به این فکر کنید که چه چیزی باعث می شود احساس خوشبختی کنید. برای مثال، به آخرین باری فکر کنید که آن قدر خندیدید که پهلوهایتان درد گرفت. فکر کردن به بازی که در دوران کودکی از آن لذت می بردید نیز می تواند مؤثر باشد. آیا کاری شبیه به آن بازی است که بتواند شادی کودکانه را برایتان به ارمغان آورد؟
از برنامه ریزی معکوس استفاده کنید
خودتان را در 90 سالگی تصور کنید. تصور کنید به زندگی گذشته خود نگاه می کنید و کاملاً راضی هستید که زندگی معنادار و شگفت انگیزی را تجربه کرده اید. بیندیشید که ویژگی های آن زندگی چیست سپس به عقب برگردید تا مشخص کنید که برای داشتن آن زندگی کامل، از حالا تا 90 سالگی لازم است چه کارهایی را انجام دهید.
برای مثال، خود را در 90 سالگی تصور کنید که در حال وقت گذراندن با نوه هایتان هستید. شغلی داشته اید که از طریق آن به افراد زیادی کمک کرده اید و حالا با رضایت بازنشسته شده اید و در خانه خود به تنهایی زندگی می کنید.
این رؤیا پردازی به شما می گوید که می خواهید خانواده داشته باشید، ترجیح می دهید در شغل هایی با اهداف بشردوستانه فعالیت کنید و دوست دارید به طور مستقل زندگی کنید.
برنامه ریزی معکوس می تواند شما را به این نتیجه برساند که باید از 28 سالگی برای تشکیل خانواده اقدام کنید، در 25 سالگی به عنوان یک مددکار اجتماعی مشغول به کار شوید و باید به سلامتی خود اهمیت دهید تا بتوانید زندگی کامل و مستقلی داشته باشید.
به نظرات و افکار منفی توجه نکنید
این امری طبیعی ست که به آنچه دیگران از شما انتظار دارند فکر کنید. والدین، دوستان و جامعه از ما توقعات و انتظارات خاصی دارند. ممکن است از شما بخواهند آن کسب و کار را شروع نکنید یا شغل خود را رها نکنید. اما در نهایت این شما هستید که تصمیم می گیرید چه کاری را انجام دهید و چه چیزی برای شما مناسب تر خواهد بود. به این سوال فکر کنید که اگر برایتان اهمیت نداشته باشد که دیگران در مورد شما چه فکری می کنند چه تغییری در زندگی تان ایجاد می کردید؟
به افرادی توجه کنید که برای شما الهام بخش هستند
جیم ران، سخنران انگیزشی می گوید”شما میانگین پنج نفر از افرادی هستید که بیشترین وقت خود را با آن ها می گذرانید.”
اگر با افرادی که مثبت و هدفمند هستند وقت بگذرانید احتمالاً به شما انگیزه می دهند که همین طرز فکر را داشته باشید و حتی ممکن است بتوانید هدف خود را از طریق آن ها کشف کنید.
فراتر از همکاران و اعضای خانواده خود نگاه کنید و از خود بپرسید که با چه افرادی در ارتباط هستید و زمان خود را با آن ها می گذرانید. آن روابط را ارزیابی کنید و مطمئن شوید که اطراف خود را با افراد آرزومند و مثبتی احاطه کرده اید که در رسیدن به هدف تان به شما کمک خواهند کرد.
هم چنین به افرادی فکر کنید که به نظر شما واقعاً الهام بخش هستند. آن ها می توانند رهبران جهان، شخصیت های تاریخی یا افرادی در زندگی شما باشند. به این فکر کنید که چرا این افراد الهام بخش هستند و اقدامات یا ویژگی های خاص آن ها را در دفتر اهداف خود وارد کنید.
از منطقه امن خود بیرون بیایید
خارج شدن از منطقه امن به این معناست که دید وسیع تری نسبت به جهان و اطرافیان خود داشته باشید. ما در زندگی روزمره تا حدی خود محور هستیم اما ترک منطقه امن این فرصت را می دهد که دنیای گسترده تری را در اطراف خود مشاهده کنید. با این درک تازه از جهان، می توانید با دید وسیع تری جایگاه خود را در جهان ببینید و علایق و اهداف خود را ارزیابی کنید.
در مورد نقاط قوت خود از دوستان تان کمک بگیرید
از دوستان یا خانواده تان بپرسید نقاط قوت شما چیست؟ آن ها ممکن است نظری ارائه دهند که شما از آن اطلاع نداشته باشید. برای مثال، ممکن است رفتار شما به دیگران انگیزه مثبت می دهد. شما می توانید از این نقاط قوت در جهت دستیابی به اهداف تان استفاده کنید.
از تفکر مطلق دست بردارید
بسیاری از مردم فکر می کنند که هدف آن ها باید تنها شامل یک چیز باشد اما گاهی اوقات علایق و اهداف ما در گرو ایجاد تعادل میان علایق و اهداف متعددی است که جنبه های مختلف نیازها و خواسته های ما را برآورده می کند. برای مثال اگر هدف اصلی شما در زندگی خوشبختی خود و دیگران است، اهدافی مانند احساس رضایت در کار، گذراندن وقت با خانواده یا بهبود روابط زناشویی تان به شما کمک خواهند کرد تا مسیر رسیدن به هدف اصلی تان هموارتر شود.
هدف خود را تعیین کنید
اکنون وقت آن است که هدف تان را مشخص کنید. وقتی هدف خود را تعیین کردید، آن را یادداشت کنید و در جایی قرار دهید که بتوانید هر روز آن را بخوانید و به خودتان یادآوری کنید که در زندگی چه می خواهید. می توانید هر روز از خود بپرسید که آیا قدمی برای رسیدن به آن هدف برداشته اید یا خیر.
اقداماتی که به هدف شما منجر می شود را فهرست کنید
در دفتر هدف خود فهرستی از اقداماتی که می توانید انجام دهید تا شما را به هدف تان برساند تهیه کنید. ممکن است نتوانید هر اقدامی را فوراً انجام دهید اما بررسی و شناخت قدم هایی که باید برای دستیابی به هدف خود بردارید می تواند به شما کمک کند تا در مسیر درست حرکت کنید. سپس این لیست را به اهداف کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت تقسیم کنید.
برای رسیدن به هدف تان اقدام کنید
فهرست اقداماتی که در مرحله قبل مشخص کردید را بررسی کنید. اکنون نوبت آن است که برای دستیابی به هدف مورد نظرتان اقدام کنید. از اهداف کوتاه مدت شروع کنید و به سمت برنامه های بلندمدت حرکت کنید.
شکرگزاری را تمرین کنید
با توجه به پژوهش های انجام شده، قدردانی و شکرگزاری می تواند انگیزه افراد برای رسیدن به اهداف را تقویت کند. البته تمرین قدردانی و شکرگزاری در ابتدا ممکن است کمی ناخوشایند و سخت به نظر برسد. ما آنقدر به افکار منفی خود عادت کرده ایم که تغییر آن ها با افکار مثبت برایمان دشوار و گاهی غیر ممکن است.
برای شروع سعی کنید صبح پس از بیدار شدن یا شب پیش از خواب، سه تا پنج چیز را که بابت آن ها احساس قدردانی می کنید در دفترچه اهداف خود بنویسید.
به دیگران کمک کنید
اگر می خواهید شادی واقعی را تجربه کنید از کمک کردن به دیگران غافل نشوید. هم چنین می توانید به صورت داوطلبانه در فعالیت های بشردوستانه شرکت نمایید. وقتی به دیگران کمک می کنید، احساس خوبی در شما ایجاد می شود که این حس مثبت یک منبع قوی برای شادی شما در زندگی خواهد شد
سخن آخر
زندگی هدفمند برای یک انسان مثل نور برای گیاه است که به آن کمک می کند تا رشد کند و خود را شکوفا کند. داشتن هدف در زندگی می تواند فعالیت های هر فردی را منظم و مشخص کند و در ایجاد عزت نفس به شخص کمک بسیاری مب کند.
دوره های آکادمی سیمرغ به شما کمک می کند تا بتوانید هدف خود را بازیابی کنید و با پیدا کردن عزت نفس دوباره در مسیر رسیدن به هدفتان گامی بردارید و زندگی خود را هدفمند تر جلو ببرید.
کارشناسان پشتیبانی ما می توانند در ایجاد یک زندگی هدفمند به شما کمک کنند، فقط کافی است با آن ها تماس بگیرید.
