اثرات رنگ ها، شکل ها و مرزهای منظره فرآیندهای ادراک، عاطفه و ذهنی سازی برای ارتقای سلامتی تندرستی

چکیده

در فرآیند های ادراک ،حس بینایی بیشتر از سایر حواس پنجگانه دخالت دارد. یکی از عناصر ادارک بصری ،رنگ است . رنگ ها نه فقط از نظر زیبایی بخشیدن به دنیای اطراف ما اهمیت دارند،بلکه با عواطف و احساسات و فرهنگ بشر پیوندناگسستنی داردو بیانگر واقعیت و رموز درونی هستند ،به همین خاطر رنگ ها معانی گوناگون و متفاوتی را به همراه دارند که دارای اثرهای مثبت و منفی روحی می باشند.پردازش رنگ انسان شامل ادراک، نامگذاری و دانش رنگ ها است. این وجوه از یکدیگر قابل تفکیک هستند و به نظر می رسد که دارای پایه های عصبی مجزا هستند.همچنین افرادی هستند که به علت داشتن یک اختلال مغزی ،دانش رنگی خود را به طور کامل از دست داده اند.این نتایج نشان می‌دهد که پردازش رنگ و شی از ویژگی‌های قابل تفکیک متعدد با پایگاه‌های عصبی متمایز تشکیل شده است. علاوه بر این، آنها شواهدی را ارائه می دهند که از نقش حیاتی مغز در دانش رنگ حمایت می کند.

این مقاله توسط دکتر آفاق صالح رشته تحریر درآمده است. 

مقدمه

زیگموند فروید ،هنر را گذری از ضمیرخودآگاه به ضمیر ناخودآگاه می داند،این ارتباط در هر انسان سالم و طبیعی با توجه به بهره مندی از هوش شناختی نسبی ،برقرارمی شود،که شامل مجموعه پیجیده ای از خاطرات،اطلاعات و تجربیات منوط به حافظه است(ایون،2008)

حافظه معنایی اشیاء، شامل نام و ویژگی های مختلف شی، برای شناسایی و دستکاری اشیا در فعالیت های روزمره استفاده می شود. در میان این رنگ ها یک ویژگی منحصر به فرد است که فقط از طریق حالت بصری درک می شود. رنگ ها سرنخ های مهمی در مورد ماهیت و وضعیت اشیا ارائه می دهند و بنابراین نقش مهمی در زندگی روزمره ایفا می کنند. تشخیص رنگ، که ورودی های حسی را به  اطلاعات در مورد ماهیت اشیاء تبدیل می کند، یک عملکرد اساسی است که حیوانات و  انسان برای یادگیری در مورد محیط بیرونی خود  بخ آن نیاز دارد(گاتا و همکاران،2014) رنگ به ویژه در  شناسایی اشیاء و تشخیص حالت آنها اهمیت دارد. به عنوان مثال، یک موز رسیده باید  زرد باشد، در حالی که موز نارس باید سبز و موز پوسیده ممکن است قهوه ای باشد. چنین دانش شی – رنگ بخشی از حافظه معنایی رنگ ها است که از طریق تجربه آموخته می شود. از دیگر خاطرات معنایی رنگ ها می توان به دانش در مورد ترکیب  رنگ یا معنای رنگ های چراغ راهنمایی اشاره کرد.مطالعات بالینی تشخیص ضعیف رنگ بصری را در بیماران مبتلا به ضایعه در قشر پشتی-گیجگاهی، ناشی از انفارکتوس مغزی، آنسفالیت یا وضعیت پاتولوژیک دیگر نشان داده است. داماسیو و همکاران(2000) اختلال شناختی رنگ  را به عنوان اختلالات درک رنگ یا سایر اختلالات مربوط به رنگ طبقه بندی کردند.یک ویژگی خاص – یک شکل فیزیکی بصری – قرار دهید که به صورت فشرده بصری عمل می کند. برگرفته از مفهوم «منظر درمانی» (گسلر، 1992)، این مطالعه بر روی مراجعین در کلینیک روانپزشکی سوئیس صورت گرفته است و  اینکه چگونه آنها مکانی را از طریق نقاشی روان درمانی و فرآیند روایت زندگینامه خود تجربه می کنند.فرآیندهای کدگذاری بدون بازگشایی ساختار یافته به سمت فضای «آبی» و «سبز»، بر اساس گفتمان فضا و مکان و دو  بعد فضای ادراکی و وجودی در روایت مراجعین وجود دارد: اولاً یک بعد فردی مرتبط با ادراک و احساسات، با معنا و نماد، و همچنین با سلامت و رفاه؛ و ثانیا، مکان-منظر ابعاد با تنوع رنگ ها، شکل ها و محدودیت ها.

مطلب مرتبط دیگر با بررسی روانشناسی و توانمند سازی زنان نیز منتشر شده است.

برای مطالعه بیشتر این مقاله روی دکمه زیر کلیک کنید…