همه ی ما به دنبال یک زندگی شاد هستیم. نه بدان معنا که پیوسته و بی وقفه در حال شادی و لذت بردن از زندگی باشیم. بلکه به این معنا که حتی در تاریک ترین و غمبارترین لحظه ها و موقعیت ها هم بتوانیم روزنه ای برای زدودن خستگی ها و تلخی های زندگی بیابیم و به زیستن ادامه دهیم. بنابراین انسان در طلب شادی است. شادی نه تنها یک امتیاز که یک ضرورت است. شادی به هستی و بودن ما معنا می دهد. انسان برای ادامه زندگی به شادی و نشاط نیاز دارد. شادی بنیادی ترین مفهوم در روانشناسی مثبت گرا است.
اما چه چیز ما را به سوی شادی رهنمون می سازد؟
البته که نسخه زندگی شاد برای هر کسی منحصر به فرد است. شادی برای هر کسی در سایه عامل یا عوامل خاصی نمایان می شود. برخی از ما با خدمت رساندن، همیاری و کمک به دیگران احساس رضایت و خشنودی می کنیم. برخی دیگر در پی منافع شخصی و صرفاً معطوف به خود احساس شادی می کنیم. و عده ای دیگر نیز در سایه ترکیبی از این دو حالت است که به شادی دست پیدا می کنند.
در حقیقت، شادی انجام کاری است که برای شما معنادار است. بنابراین برای این که شاد باشید، باید در زندگی معنا و ارزش پیدا کنید. به بیانی دیگر داشتن هدف و حرکت به سوی آن است که منتج به شادی فرد می شود.
معمولاً کسانی که در طول زندگی برای خود هدفگذاری اصولی نکردهاند، دستاوردهای کمی در زندگی به دست می آورند و در نتیجه دلیلی قاطع برای شاد شدن در زندگی پیدا نمی کنند.
کسانی که در زندگی هدف گذاری نمی کنند با هر اتفاقی از مسیر خود خارج می شوند و وارد یک مسیر دیگری می گردند. همین مسأله باعث می شود که پس از مدتی دچار سردرگمی شوند و در نهایت از احساس شادی و خوشنودی معنادار دور بمانند.
زندگی بدون هدف به این میماند که بدون در نظر داشتن مقصدی تن به سفر دهیم. اگر ندانیم که به کجا می خواهیم برویم احتمالاً به جایی هم نخواهیم رسید. در این میان از هر جادهای که هم برویم برایمان تفاوتی نمیکند. شاید به این دلیل است که به رغم فرصتهای مناسب و مطلوب، میلیون ها انسان به جایی نمیرسند و با این حال به نظر میرسد که دلیلش را هم نمیدانند.
بی هدف زیستن مانند این است که بخواهیم یک پیکان را شلیک کنیم، بدون این که بدانیم کجا را باید هدف قرار دهیم. این یک مثال واقعی از زندگی است که بدون هدف در نظر گرفته شده است. این به معنی اتلاف انرژی و تلاش است.
در تعیین اهداف خود به چه نکاتی باید توجه داشته باشیم؟
قبل از هر چیز باید بگوییم که هیچ منطقی در گشتن به دنبال زندگی راحت و بدون سختی وجود ندارد. بنابراین باید بدانید که برای رسیدن با اهداف تان باید حاضر به تحمل سختی و دشواری، کوشش و پشتکار باشید. البته سعی و تلاش برای رسیدن به اهداف الزاماً به معنای رنج و درد نیست. بعضی از کوشش ها و کارهایی که در راه رسیدن به مقصد انجام می دهیم به ما حس ارزشمندی و مفید بودن می دهد.
- در تعیین اهداف در گام نخست باید تعریف واضح و روشنی از اهداف خود داشته باشیم. اهداف باید مشخص، عینی و قابل دستیابی باشند.
- پس از تعیین هدف و اهدافی کاملاً واضح و روشن باید به این سؤال پاسخ دهیم که چرا می خواهیم به این هدف برسیم؟ از خود بپرسیم “چرا” این هدف برای ما مهم است؟
- این نکته را در نظر داشته باشید که رسیدن به اهداف یعنی واقعیت بخشیدن به رویاها. پس اهداف ما در زندگی باید با اعتقادات و باورهایمان همسو باشد.
- در تعیین هدف باید توانایی و امکانات خود را هم در نظر بگیریم.
- برای این که یک هدف واقع بینانه باشد باید در یک بازه زمانی نیز پایه ریزی شود. بنابراین لازم است زمان دستیابی به هدف را هم مشخص کنیم. و آن ها را به سه دسته کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت تقسیم کنیم.
هدف ها چطور زندگی ما را به سوی شادی بیشتر سوق می دهند؟
داشتن هدف به روشهای مختلف میتواند زندگی را سرشارتر کند. هدف گذاری لازمه موفقیت است؛ به زندگی ما جهت می دهد؛ باعث ترسیم بهتر چشم اندازهایی برای آینده می شود و مسیر رسیدن به خواسته ها را برای ما روشن می کند. هدف ها با تحقق موارد زیر در شادی و رضایت ما از زندگی نقش دارند:
- اهداف به ما انگیزه می دهند
همانطور که اشاره کردیم هدفها زیربنای انگیزه هستند. هدف ها به ما دلیلی میدهند که حرکت کنیم و به این حرکت ادامه دهیم. در واقع آن ها به ما شوق حرکت می دهند و دلیلی می دهند که به حرکت خود ادامه دهیم. حرکت به زندگی شادی و نشاط میبخشد و بر چالش های آن میافزاید. وقتی بدانیم که چه میخواهیم زندگی برای مان ارزشمندتر میشود.
- شکل گیری احساسات و رفتارها تحت تأثیر اهداف زندگی
تعیین اهداف باعث می شود تا بفهمیم که آرزوهایمان چه چیزهایی هستند و به چرایی و چگونگی آن ها پی ببریم. این امر باعث تمرکز ما بر روی انگیزه و تنظیم رفتارمان بر اساس آن می شود. هنگامی که ما میدانیم کجا می خواهیم برسیم، میتوانیم ارزیابی کنیم که در حال حاضر کجا هستیم و اساساً میتوانیم پیشرفت مان را ترسیم کنیم. انسانی که می داند کجاست، کجا می خواهد برسد و راه های رسیدن به مقصد را ارزیابی کرده است؛ شادتر از کسی است که در هیچ برآورد دقیق و مشخصی از خود و مسیر زندگی اش ندارد.
به یاد داشته باشید که هدف زندگی شما هر چه که باشد رفتار و احساساتتان با آن هماهنگ خواهد شد.
- داشتن هدف به افزایش اعتماد به نفس و عزت نفس کمک می کند
هدف داشتن و انجام کارهای مثبت و تلاش بیشتر برای محقق ساختن آن، باعث افزایش اعتماد به نفس و عزت نفس در فرد میشود. هر چه در این مسیر جلوتر برود و به موفقیتهای کوچک برسد، اعتماد به نفس و عزت نفس بیشتری خواهد داشت. در سایه ی این اعتماد به نفس احساس رضایت فرد از خویشتن و نشاط او افزایش پیدا خواهد کرد.
- هدف ها امکان اندازه گیری پیشرفت را به ما می دهند
تعیین اهداف امکان سنجیدن موفقیت را برای ما فراهم می کند. این سناریو را در نظر بگیرید: فردی هدف خود را نوشتن کتابی با حداقل 300 صفحه می داند. او هر روز شروع به نوشتن می کند و واقعاً سخت کار می کند در طول مسیر او هر روز تعداد صفحاتی را که نوشته است می شمارد و میزان پیشرفت خود را ارزیابی می کند. به این ترتیب می داند که در کجای مسیر قرار دارد. این امر فرد را نسبت به خود و جایگاهش آگاه و قادر به برنامه ریزی کاربری می کند. بدیهی است که فرد در چنین شرایطی آرامش و شادی بیشتری را تجربه خواهد کرد.
- تعیین هدف باعث تمرکز ذهن می شود
با تعیین اهداف، مرزهای ذهنی شکل می گیرند. ذهن به سمت هدف متمرکز شده و از پرت شدن حواس جلوگیری می شود. این فرایند به طور خودکار و ظریف اتفاق می افتد. برای مثال تصور کنید بهترین دوست شما در حال حرکت به سوئیس است و پرواز او در ساعت 9:00 بعد از ظهر انجام می شود. ساعت 8:30 بعد از ظهر بلافاصله محل کار را ترک می کنید تا او را ببینید. شما می دانید که برای رسیدن به فرودگاه 20 دقیقه پیاده روی لازم است. بنابراین هدف شما این خواهد بود که در مدت 15 دقیقه با دویدن آهسته به فرودگاه برسید تا بتوانید زمان بیشتری برای خداحافظی با دوست خود داشته باشید. آیا در طول مسیر “هر چیزی” حواس شما را پرت می کند؟ برای استراحت یا میان وعده متوقف می شوید؟ آیا قبل از رفتن به فرودگاه در کنار خانه خود توقف خواهید کرد؟ روشن است که پاسخ شما به تمامی این سؤال ها منفی است.
مهم نیست که در این راه چه کسی را ملاقات می کنید یا چه چیزی را می بینید. هدف شما باعث می شود که شما روی یک چیز متمرکز شوید. شما ناخودآگاه از حواس پرتی دور می شوید و تمرکز شما فقط روی هدف است. بنابراین متمرکز بودن روی هدف می تواند به ما یاد دهد که حتی چگونه شاد زندگی کنیم.
- داشتن هدف باعث افزایش مسئولیت پذیری می شود
با تعیین هدف، خود را مسئول می دانیم تا کار را به پایان برسانیم. وقتی کاری را بدون دلیل محکم و مشخصی انجام می دهیم احتمال این که آن را نیمه کاره رها کنیم بسیار زیاد است. اما داشتن هدف مشخص مانع اهمال کاری می شود این امر باعث غلبه بر تنبلی می شود. که خود با احساس نشاط و شادی ارتباط مستقیم دارد.
- داشتن هدف به شکل گیری استقلال فردی کمک می کند
داشتن هدف به ما کمک میکند تا سررشته امور زندگی خود را به دست بگیریم. به جای این که دنبالهرو دیگران شویم، از مسیری که خود انتخاب کردهایم به حرکت در میآییم. هدف مسیر و مقصد زندگی را تعیین و روشن می کند و به شما استقلال شخصیتی، انگیزه و عشق به زندگی می دهد. واضح است که استقلال شخصیتی تأثیر قابل توجهی بر روی احساس رضایت فرد و خرسندی و نشاط او در زندگی دارد.
با شخصی سازی ضمیر ناخودآگاه خود می توانیم عادت هایی برای شاد زیستن را در خود پرورش دهیم تا بتوانیم عمیق تر و هدفمندتر زندگی خود را در مسیر پیشرفت جلو ببریم.
دوره های آموزشی آکادمی سیمرغ می تواند شما را در مسیر انتخاب هدفمند و شاد زیستن یاری کند و ذهنیتی همچون ذهنیت یک کارآفرین موفق را برای شما ایجاد کند.
شما می توانید جهت کسب اطلاعات بیشتر و ثبت نام دوره ها با کارشناسان پشتیبانی ما تماس بگیرد.