در دنیای امروزی که زندگی با چالش های فراوانی همراه است؛ داشتن آرامش ذهنی و درونی و البته توانایی حفظ آن یکی از مهمترین نیازهای ضروری بشر است. در واقع همه ما که در دنیای پر استرس و شلوغ دنیای صنعتی و مدرن به سر می بریم؛ در طلب امر حیاتی و مهمی به نام آرامش درونی هستیم. اما برای دستیابی به این امرضروری چه کارهایی می توان انجام داد؟ در ادامه با مطلب معرفی بهترین کتاب ها برای آرامش ذهن همراه ما باشید.
رسیدن به آرامش و درک مفهوم والای یک شبه اتفاق نمی‌افتد. این امر نیاز به آگاهی دارد؛ آگاهی زمانی به نتیجه می رسد که از درون آدمیزاد و خویشتن خودمان در مسیر درک مفهومی آن قدم برداریم. شاید بد نباشد برای گام نخست شروع به مطالعه کنیم.
کتاب ها همیشه ناجی انسان ها بوده اند. آن‌ها با اطلاعات فراوانی که در اختیار ما می‌گذارد به آگاهی ما در حوزه های مختلف عمق می بخشند. در این بین کتاب های ارزشمندی وجود دارند که با ارائه و آموزش تکنیک ها و مهارت های مؤثر، تأثیرات باور نکردنی روی ذهن و عملکرد انسان می گذارد. تأثیراتی که در سایه آن ها می‌توانیم این ازدحام بی‌امان تشویش را تاب بیاوریم و ماوایی برای گریزی هر چند کوتاه در بین انبوه اضطراب، خشم، ناراحتی بیابیم.
کتاب های آرامش ذهن که در این مقاله به معرفی آن‌ها می پردازیم، از بهترین کتاب‌هایی هستند که در این حوزه به رشته تحریر درآمده اند. این کتاب ها دربردارنده راهکارها و تمرین هایی هستند که می‌تواند به تقویت آرامش درون بسیار به شما کمک کنند.
معرفی 6 تا از بهترین کتاب ها برای آرامش ذهن
کتاب آرامش، اثر آلن دوباتن
آلن دو باتن، از جمله نویسندگان و فیلسوفان معاصر است. او در کتاب آرامش به ما می‌گوید که راه رسیدن به آرامش خالی کردن ذهن نیست. آرامش ذهنی و درونی، با یک نفس عمیق یا نوشیدن یک دمنوش به دست نمی آید. بلکه باید با واکاوی دقیق مسائلی که موجب نگرانی و ناراحتی ما می‌شود، به کشف نگرانی های ریشه‌ای نائل شد.
باتن در این کتاب با توجه و تمرکز بر ریشه اضطراب های انسان در زندگی روزانه، به ارائه استدلال‌هایی قانع کننده ای می پردازد که به ما کمک می کند تا عصبانیت‌ها و استرس‌هایمان را کنترل کنیم.
اگر به دنبال بهترین کتاب برای آرامش ذهن هستید، این کتاب یکی از بهترین انتخاب‌هاست.
- بریده‌هایی از کتاب آرامش نوشته آلن دوباتن:
میزان بالایی از دلبستگی ما به پول و فعالیت، سرچشمه‌ای اجتماعی دارد. از همان ابتدا که از رحم مادر پای به دنیا می‌گذاریم، به شکلی طبیعی و فطری در جستجوی مشاغل استخدامی یا تعطیلات در سواحل دریای کارائیب نیستیم. اولویت‌های زندگی‌مان، تصویرمان از موفقیت و اهداف بلندپروازی‌هایمان را از سایرین می‌آموزیم. حتی اگر قصد تعدیل این تأثیرات را داشته باشیم نیز نیاز میزانی از پشتیبانیِ فرهنگ داریم.
برای بسیاری از ما گزینه‌های شغلی متعددی وجود دارد که واجد وجهه بالایی نیز هستند. اگر به چنین مشاغلی روی آورده بودیم در جواب هر کسی که در مورد شغلمان می‌پرسید، پاسخ محکمی می‌داشتیم. اما این ضرورتاً به این معنا نیست که لازم است یا مجبوریم آن گزینه‌ها را دنبال کنیم. وقتی بهای واقعیِ برخی مشاغل را بدانیم، ممکن است به‌تدریج دریابیم که حاضر نیستیم قربانی حسادت، ترس، فریب‌کاری و اضطراب‌های آن شویم. عمرمان بسیار محدود است. ممکن است به خاطر دارندگی‌هایی حقیقی با اراده خود و بدون از دست دادنِ احترام و شأن خویش، انتخاب کنیم که اندکی فقیرتر و گمنام‌تر باشیم.
کتاب «تکه هایی از یک کل منسجم» نوشته پونه مقیمی
این کتاب با کمک نگارش ساده و جذاب خود به فرد کمک می کند که تکه هایی از وجود خود را که در مراحل مختلف زندگی گم کرده است؛ پیدا کند. نویسنده در این کتاب ما را به سفر در درون خود دعوت می کند. سوغات این سفر شناخت بیشتر خویشتن است. به این طریق خواننده به یک کل منسجم از لحاظ شخصیتی دست می یابد. این کتاب ما را تشویق می کند تا برای بهبود زندگی شخصی مان و روابط با دیگران تلاش بیشتری کنیم.
- جملاتی از متن کتاب تکه هایی از یک کل منسجم
«صمیمیت یعنی درک کردن و حس کردن یک فرد با تمام وجود و بدون هیچ قضاوت و مقایسه ای؛ یعنی حضور داشتن در سکوت. این یعنی رشته ای باریک و نازک از صمیمیت که در لحظه ای کوتاه ایجاد می شود. آنچه رابطه را سالم نگاه می دارد، تکرار همین صمیمیت های کوتاه مملو از حضور و مشاهده است. در واقع همین صمیمیت های کوتاه و ساده، رابطه را عمیق و معنادار می کند و می تواند مرهمی بر تنهایی درونی ما باشد.»
«ما برای قبول اینکه باید با بعضی آدم‌ها، موقعیت‌ها و شرایط خداحافظی کنیم، به زمان احتیاج داریم. زمان باید بگذرد. ذهن ما باید هزاران داستان متقاعدکننده بسازد تا آرام‌آرام به لحظهی خداحافظی نزدیک شویم. به‌هرحال چه تصمیم بگیریم چه همچنان خودمان را معلق نگه داریم، لحظه‌های خداحافظی فرا می‌رسند. امروز اگر نه، چند سال دیگر. حقیقت این است که فرار کردن به ما کمکی نمی‌کند. در خداحافظی‌ها، دردی وجود دارد، دردی پنهان اصلاً مگر می‌شود خداحافظی دردناک نباشد؟ اگر خیلی وقت است که متوجه شده‌ایم به خداحافظی خاصی نزدیک شده‌ایم بهتر است خودمان را گول نزنیم. بهتر است درد را به رنج تبدیل نکنیم.»
«باید بخشید. باید خودمان را برای تمام حماقت‌ها، انتخاب‌های تلخ و برای تمام بدی‌هایی که انجام داده‌ایم ببخشیم. بخشش که آغاز شود، ادامه‌ی جاده دیده می‌شود. جاده‌ای که هنوز مسافرش هستیم و هنوز ادامه دارد. بار گناه را که بر زمین بگذاریم، قدم‌هایمان سبک‌تر می‌شود.»
هنر ظریف رهایی از دغدغه ها اثر مارک منسن
مارک منسن در کتاب هنر ظریف رهایی از دغدغه ها به ما می گوید که داشتن دغدغه های ذهنی بخشی از فیزیک ذهن است و امکان رهایی از آن وجود ندارد. در واقع این ما هستیم که باید موضعی آگاهانه در اینباره اتخاذ کنیم و تصمیم بگیریم که به چه موضوعی فکر کنیم. در یک بیان کلی تمرکز این کتاب بر روی رنج نکشیدن نیست بلکه درباره مواجهه راحت‌تر با رنج است.
هنر ظریف رهایی از دغدغه ها متنی ساده و روان دارد که درباره آرامش ذهن نگاه متفاوتی ارائه می دهد. و از جمله بهترین کتاب ها برای آرامش ذهن و روان است.
- بخش هایی از کتاب هنر ظریف رهایی را با هم می خوانیم:
«پذیرش مرگ خودم و درک آسیب‌پذیری خودم همه‌چیز را برایم آسان‌تر کرده است. سر درآوردن از اعتیادهایم، تشخیص و مواجهه با حق‌به‌جانبی‌هایم، پذیرفتن مسئولیت مشکلات خودم؛ تحمل ترس‌ها و عدم قطعیت‌هایم، پذیرفتن شکست‌ها و جواب‌های منفی و… همگی با اندیشیدن به مرگ سبک‌تر شده‌اند. هرچه بیشتر به درون تاریکی خیره می‌شوم، زندگی پرنورتر می‌شود، دنیا ساکت‌تر می‌شود و مقاومت ناخوداگاهم نسبت به همه‌چیز کمتر می‌شود.
سگ‌ها نمی‌شینند به آینده ی حرفه‌ای‌شان فکر کنند. گربه‌ها به اشتباهات گذشته‌شان فکر نمی‌کنند یا با خودشان فکر نمی‌کنند اگر تصمیم‌های دیگری می‌گرفتند چه اتفاقی می‌افتاد. میمون‌ها راجع به آینده‌های احتمالی بحث نمی‌کنند، همانطور که ماهی‌ها نمی‌نشینند تا با خودشان فکر کنند اگر باله‌هایشان کمی درازتر باشد ماهی‌های دیگر علاقه بیشتری به آن‌ها نشان می‌دادند.»
نیروی حال اثر اکهارت تول
اکهارت تول از جمله معلمان سرشناس معنوی دنیاست. در کتاب نیروی حال، او به خواننده کمک می کند تا به آگاهی درونی از خود دست پیدا کند. اکهارت تول در کتاب نیروی حال به انسان یادآور می شود که ثروت بزرگی به نام زمان حال را در اختیار دارد.
هنگامی که شروع به خواندن کتاب نیروی حال می‌کنید، ممکن است در آغاز مفهوم بعضی از واژه ها همچون «هستی» و «حضور» برایتان کاملاً روشن نباشد. و یا پرسش‌ها و استدلال‌هایی به ذهنتان برسد که در بخش‌های بعدی به آن ها پاسخ داده شود. در هنگام مطالعه این کتاب لازم است تا برای فهم مطالب آن عجله نکنید. همچنین نیازی نیست که همه‌ی محتوای آن برایتان قابل درک باشد؛ یا با کلیت مطالب کتاب موافق یا مخالف باشید. می خواهیم بگوییم که قضاوت در رابطه با مطالب آن را به زمانی دیگر موکول کنید.
این کتاب با ارائه راهکارها و مراقبه‌هایی که ما را از رنج ها و افکار منفی نسبت به گذشته و آینده رها می‌سازد؛ کمک می کند تا با کنار زدن گذشته، زندگی بهتری داشته باشیم.
نیروی حال به بیش از ۳۰ زبان زنده دنیا ترجمه شده و در لیست پرفروش‌ترین کتاب های جهان قرار دارد. نشریه نیویورک تایمز در سال ۲۰۰۸ او را محبوب ترین نویسنده کتاب های معنوی معرفی نمود. این کتاب یکی از تاثیرگذارترین کتاب ها در حوزه آرامش درونی و تقویت آن است
- بخشی از کتاب نیروی حال:
به طور کل، زندگی هیچ کس رها از درد و رنج نیست. آیا مسئله آن نیست که باید با درد و رنج‌های خود کنار بیاییم، نه اینکه از آن‌ها اجتناب کنیم؟
بخشِ عمدهی درد و رنج‌های آدم‌ها بیهوده است. تا زمانی که ذهن ادارهی امورِ زندگی تو را به عهده گرفته است، این درد و رنج‌ها هم هستند.
درد و رنجی که تو در لحظهی حال می‌کشی، شکلی از عدم پذیرشِ توست، صورتی از مقاومتِ ناآگاهانه در برابرِ آن چیزی‌ست که هست. در سطحِ فکر، مقاومت، صورتی از قضاوت است. در سطحِ عواطف و احساسات، مقاومت، صورتی از منفی‌بافی‌ست. شدتِ درد و رنجِ تو به میزانِ مقاومتِ تو در برابرِ لحظهی اکنون بستگی دارد. میزانِ مقاومتِ تو نیز به شدتِ هم‌ذات‌پنداری تو با ذهنت بستگی دارد. ذهن مدام می‌کوشد که لحظهی حال را انکار کند و از آن بگریزد. به تعبیری دیگر هرچه بیشتر خود را با ذهنِ خود یکی بپنداری، بیشتر رنج می‌بری. این‌گونه هم می‌توان بیان کرد: هرچه بیشتر لحظهی حال را مغتنم بدانی و آن را بپذیری، از درد و رنج رهاتر می‌شوی – و نیز رها از ذهنِ نفسانی.
چرا ذهن نمی‌خواهد لحظهی حال را بپذیرد؟ زیرا لحظهی بی‌زمانِ اکنون، تهدیدی برای ذهن است. ذهن، به گذشته و آینده گره خورده است. اگر از گذشته و آینده بیرون بیفتد، می‌میرد. ذهن و زمان هرگز از هم جدا نمی‌شوند.
فرض کن زمین از آدمیان خالی باشد. فرض کن فقط گیاهان وجود داشته باشند و حیوانات. آیا گذشته و آینده‌ای باقی می‌مانَد؟ در چنین وضعیتی، آیا می‌توان از گذشته و آینده سخن گفت؟ قطعاً دیگر چنین پرسش‌هایی بی‌معنا می‌شدند: «ساعت چند است؟» یا «امروز چه روزی‌ست؟» البته اگر کسی باشد که چنین پرسش‌هایی را مطرح کند. برای درختِ بلوط یا عقاب، پرسش از زمان تعجب‌برانگیز خواهد بود. زیرا آن‌ها خواهند گفت: «خوب، معلوم است! زمان، همین حالاست! جُز لحظهی حال مگر زمانِ دیگری هم هست؟»
آری ما به ذهن و زمان نیاز داریم تا معاش و معیشتِ خود را در این دنیا سامان بدهیم اما گاهی این ذهن و زمان زندگی ما را در دستِ خود می‌گیرند. در این صورت است که اختلال در زندگی، درد و رنج و اندوه به وجود می‌آید.
ذهن آگاهی در هشت هفته نوشته مایکل چاسکالسون
نویسنده ی این کتاب یکی از مربیان سرشناس در زمینه ذهن آگاهی است. کتاب ذهن اگاهی حاصل تجربیات ۴۰ ساله مایکل چاسکالسون، این مربی مشهور و خوش نام، درحوزه آگاهی است.
این کتاب با بیانی علمی و دستور العمل هایی دقیق، برنامه‌ای را در قالب هشت هفته به صورت گام به گام به شما ارائه می کند که زندگیتان را تغییر خواهد داد.
تمرین‌های ارائه شده در این کتاب، کمک می کند تا با اضطراب کمتری روبرو شویم و از رنج‌ها رها و آرامش را در زندگی تجربه کنیم.
- برشی از متن ذهن آگاهی در هشت هفته:
شروع هفتة اول با تمرین مراقبة خوردن خواهد بود.
با خوردن تنها یک کشمش کوچک به‌طور ذهن‌آگاهانه اُمیدوارم به درک عمیق‌تری از ذهن‌آگاهی برسید. پس برای انجام این تمرین یک دانه کشمش یا یک قطعة کوچکی از میوه یا سبزیجات را دردسترس قرار دهید و برای اجرای “تمرین کشمش” آماده باشید.
اگر حالا تمایلی به انجام تمرین ذهن آگاهی در هشت هفته ندارید، می‌توانید در بخش جعبة 1 به مطالعة آن بپردازید.
جعبة 1: تمرین کشمش در ذهن آگاهی در هشت هفته
کشمشی را در دست بگیرید و مکان ساکتی را برای نشستن و انجام این تمرین به مدت 10 یا 15 دقیقه انتخاب کنید و تمام توجه خود را به این تمرین اختصاص دهید.
1- نگه‌داشتن
- کشمش را کف دست خود نگه دارید و برای لحظه‌ای سنگینی آن را احساس کنید.
- سپس گرمی یا سردی آن را مورد توجه قرار دهید.
2- نگاه‌کردن
- با تمام توجه به آن دانة کشمش نگاه کنید.
- همانطور که دانة کشمش را در دست نگه داشته‌اید، همچون یک نقاشیِ پیچیده، به شکل و رنگ آن توجه کنید.
کتاب آرامش درون به قلم مایکل چپمن
این کتاب با آموزش ۵۰ عادت مثبت به خواننده می آموزد تا از پس افکار نامطلوب برآمده و با فراهم کردن فرصت‌های پیاپی و چشمگیر زندگی بهتری برای خود فراهم کند.
آرامش درون به ما می گوید که برای موفق شدن لازم است احساسات خود را مدیریت کنیم. داشتن برخی از عادات پایدار و استوار به شما کمک می کند تا برای بهبود شیوه زندگیتان آنچه را که نیاز دارید به دست آورید. به خاطر داشته باشید که برای دستیابی به شیوه مقتدرانه و مطمئن در زندگی، نیاز به تغییرات و اقدامات مطلوبی است که پایه و بنیان محکم داشته باشند.
مایکل چپمن در این کتاب به بررسی ذهنیت مناسب برای مثبت بودن در زندگی می‌پردازد او معتقد است که موتور محرکه انجام تمام فعالیت‌ها و نیز دستیابی به امیال و آرزوها نیروی مثبت‌اندیشی است. کتاب آرامش درون به موشکافی پنج بخش مهم زندگی می پردازد که داشتن نگرش مثبت آن‌ها را بهبود می بخشد.
- در بخشی از کتاب آرامش درون می‌خوانیم:
یکی از مسائل رایج و معمول این است که نمی‌دانیم جایگاه و هدف ما چیست. تبیین یک سری از اصول و ارزش‌ها به ما کمک می‌کند که تعریفی از جایگاهی که می‌خواهیم به آن برسیم داشته باشیم و مهم‌تر از آن اینکه آیا ساختار فکری ما چنین موقعیتی را برای ما مجاز می‌داند و آن را تصدیق می‌کند یا خیر.
بهترین کاری که تا به حال انجام داده‌ام این است که تغییر ساختار فکری‌ام را مورد توجه قرار دهم، می‌بایست اطمینان حاصل کنید که تصمیمات اساسی و ارزش‌هایتان بازتاب آن نقش و وظیفه‌ای است که می‌خواهید در زندگی داشته باشید.
این کار سختی است، باید زمان زیادی را صرف بررسی این موضوع کنید که اصولاً شما چگونه انسانی هستید. به دقت شخصیت ایده‌آل و دلخواه خود را مورد توجه قرار داده و البته باید این نکته را هم مدنظر قرار دهید که اطرافیانتان چگونه آن شخصیت را منعکس می‌کنند.
بدون داشتن یا شناختن ارزش‌های اساسی و مهم اغلب افراد فقط روزهایشان را می‌گذرانند و هیچ‌گاه نمی‌توانند به شخصیتی که می‌خواهند دست یابند. این افراد ممکن است پیشرفت‌هایی هم بکنند اما هیچ‌گاه به آن جایی که هدف و مقصدشان بوده است نمی‌رسند. اگر تصمیمات‌تان بر اساس سازگاری آن با معیارها و اصول اخلاقی‌تان باشد از نظر ذهنی قوی‌تر شده و برای رسیدن به اهداف و رؤیاهایتان متعهدتر خواهید شد.
شما چه احساساتی دارید؟
وقتی در نهایت توانستم به تعریف درستی از احساسات حقیقی‌ام در زندگی برسم توانستم با خود واقعی‌ام احساس راحتی بیشتری کنم. مسیر، اهداف و آرزوهای من واضح‌تر و روشن‌تر شدند.
اینها تعدادی از بهترین کتاب ها برای آرامش ذهن بود. شما چه کتاب های دیگری را می شناسید که برای آرامش ذهن مفید هستند؟
